تاریخ پیدایش حیات

بیلیون سال پیش تا به حال:

مدتی بعد از آنکه سطح زمین به اندازه کافی سرد شد که به حالت جامد درآید شکل اولیه حیات به وجود آمد. شواهد به دست آمده حاکی از آن است که حیات اولیه به ٣٠٨٥ بیلیون سال پیش بر می‌گردد. علم امروزی هنوز به اندازه‌ای پیشرفته نیست که شرایط و زمان قطعی ایجاد حیات را در زمین مورد شناسایی قرار دهد. بعضی معتقدند که زندگی اولیه در منافذ آتشفشانی در اقیانوس که غنی از انرژی بودند آغاز گردیده است. برخی دیگر بر این باورند که مولکول‌های آلی که برای حیات ضرورت دارند برگرفته از سنگهای آسمانی می‌باشند.......

٤ بیلیون سال پیش تا به حال:

مدتی بعد از آنکه سطح زمین به اندازه کافی سرد شد که به حالت جامد درآید شکل اولیه حیات به وجود آمد. شواهد به دست آمده حاکی از آن است که حیات اولیه به ٣٠٨٥ بیلیون سال پیش بر می‌گردد. علم امروزی هنوز به اندازه‌ای پیشرفته نیست که شرایط و زمان قطعی ایجاد حیات را در زمین مورد شناسایی قرار دهد. بعضی معتقدند که زندگی اولیه در منافذ آتشفشانی در اقیانوس که غنی از انرژی بودند آغاز گردیده است. برخی دیگر بر این باورند که مولکول‌های آلی که برای حیات ضرورت دارند برگرفته از سنگهای آسمانی می‌باشند.

در واقع حقیقت هر چه که باشد خود سازماندهی مولکولهای بزرگ منجر به پیدایش سلول‌های کوچک شدند که دارای خصوصیات زیر بودند:

١) دارای غشاء یا پوسته

٢) از انرژی به وجود آمده از واکنش‌های شیمیایی استفاده می‌کنند

٣) می‌توانند از طریق تقسیم سلولی تکثیر شود. در حقیقت این اولین فرم حیات بود.


استفاده از انرژی خورشید

قدم بزرگ به پیش برای حیات اولیه ظهور کلروفیل، مولکولی که انرژی نور را از خورشید در پروسه فتوسنتز گرفته و برای تولید مواد آلی استفاده می‌کند، بود. سیستم کلروفیل می‌تواند انرژی نور را به مولکولهای غنی از انرژی که سلولها می‌توانند به راحتی از آن استفاده کنند تبدیل کند.

نور مرئی کمتر از نور ماورای بنفش به ساختار مولکول‌ها صدمه وارد می‌کند. از این طریق امکان این ایجاد شد که سلول‌های اولیه بتوانند منبع غذائی برای خود باشد.

اولین میکرو ارگانیسم

اولین میکرو ارگانیسم که به یک سلول تبدیل شده است به نظر می‌رسد زنجیره‌ای از آمینو اسید‌ها باشند که اگر در آب و در یک جا جمع شده باشند مایل به تشکیل ارگانیسم-مانندی به نام کواسروات می‌باشند. کواسروات‌ها می‌توانند به یک دیگر بپیوندد و حجم خود را افزایش دهند. همچنین زنجیره‌های کوچک آمینو اسید تمایل به تشکیل ریز کیسه‌هایی به نام میکروسفر دارند. میکروسفر‌ها می‌توانند جوانه بزنند و یا به ۲ میکروسفر تقسیم شوند و یا حتی با جذب میکروسفر‌های بزرگتر حجم خود را افزایش دهند.

براساس اصل تکامل هرگونه تغییر ضد سازشی با محیط محکوم به فنا می‌باشد پس این ریز کیسه‌ها باید هر چه بیشتر با شرایط سازگار باشند تا بتوانند بقای خود را حفظ کنند.

اما چگونه یک میکروسفر می‌تواند به یک میکرو ارگانیسم هوشمند که سطح بالایی از نظم و سازمان یافتگی و تمایز را داراست تبدیل شود!؟ احتیاج به ادامه‌ی بقا، عامل اصلی تکامل است.

نخستین سلول‌ها

میکروسفر‌ها با به هم پیوستن و بزرگ شدن و جذب آمینو اسید‌های دیگر نقش مهمی‌ در ایجاد و تولد متابولیسم داشتند، یعنی این میکروسفر‌ها که به هم می‌پیوستند نیاز به موادی برای ادامه‌ی حیات داشتند. بعد از مدتی این ماده که من آن را X می‌نامم در محیط کمیاب شد و میکروسفر مجبور شد آن را از ماده‌ی دیگری به نام Y بسازد. برای کاتالیز این مواد لازم شد اجزایی در داخل میکروسفر برای این کار تخصص پیدا کنند چینین به نظر می‌رسد که RNA نخستین مولکول خود همانند ساز بوده است که از واحد‌های مساوی شامل بازهای آلی فسفات و قند پنج کربنی تشکیل شده است. این مولکول ضمن کاتالیز واکنش‌های داخل سلول، اطلاعات سلول (وراثت) را به نسل بعد انتقال می‌داد و باعث تخصصی شدن و تقسیم کار داخل سلول شده است که‌ این تقسیم کار باعث شد تا میکروسفر به یک سلول تبدیل شود.

نخستین سلول‌های هوازی

سلول‌های هوازی که آنها را سیانو باکتری می‌نامند از تکامل میکروسفر‌ها به وجود آمده اند. دقیقا نمی‌دانیم که چگونه‌ این کار صورت گرفته ولی بر طبق اصل تکامل و علم ژنتیک جمعیت این باکتری‌ها به دلیل تطابق با محیط بیشتر توانستند زنده بمانند و با فتوسنتز اکسیژن را به جو زمین افزودند و بعد از سالها این گاز در جو زمین متراکم شد و لایه‌ی اوزون را پدید آورد. و بدین ترتیب شرایط زندگی بر روی زمین فراهم شد (امنیت زمین از نظر اشعه‌ی فرا بنفش) و بعد از آن نخستین سلول‌های یوکاریوت (با هسته‌ی مشخص) پدید آمدند.

اولین گیاه خواران

مدتی بعد از اینکه سلول‌های اولیه قادر شدند که از انرژی خورشید برای تولید غذا برای خود استفاده کنند سلول‌های دیگری تکامل یافتند که انرژی خود را از طریق خوردن از سلول‌های انرژی زا به دست می‌آورند.

٤ بلیون تا ٣ بلیون سال پیش

انتشار اکسیژن در اتمسفر: واکنش دریافت انرژی خورشید توسط کلروفیل با ترکیب دی اکسید کربن و هیدروژن از آب (فتوسنتز) همراه است. مولکول‌های باقیمانده از این پروسه به مرور زمان انباشته شدند و در انمسفر انتشار یافتند. در طول بلینون‌ها سال دی اکسید کربن در اتمسفر به طور چشمگیری کاهش یافت و مقدار اکسیژن افزایش یافت. این مقدمه‌ای برای مرحله بعدی بود.

سوخت و ساز اکسیژن: وجود مقادیر زیادی از اکسیژن در اتمسفر منجر به بسط و توسعه مکانیسم‌های شیمیایی که از اکسیژن برای استخراج انرژی از مولکول‌های به دست آمده از فتوسنتز استفاده می‌کردند شد. استفاده از اکسیژن در سوخت و ساز مقدار انرژی به دست آمده را تقریبا تا ٢٠ برابر افزایش داد. از اینرو متابولیسم اکسیژنی قدم بزرگ دیگری به جلو بود که منجر شد که سلول‌های اولیه توسعه یابند و از حالت تک سلولی خارج شوند.

وجود سلول درون سلول: با وجود انرژی فراوان سلولها می‌توانستد که بیشتر بسط و توسعه بیابند و این پیشتر ممکن نبود. در بعضی موارد، موقعی سلولی سلول دیگر را می‌بلعید سلول بلعیده شده در داخل سلول شکارچی به حیات خود ادامه می‌داد و این به‌ این دلیل بود که سلول میزبان تکامل یافته بود (این منشا به وجود آمدن میتوکندری می‌باشد). از سلول‌های تکامل یافته که در درون سلولهای دیگر توانستند به کاری به خصوص تخصیص یابند می‌توان از سلوهای متخصص در پردازش و تولید مثل (هسته) متابولیسم تولید پروتیین (ریبوزوم) حرکت (سیلیا) و غیره نام برد.

نخستین یوکاریوت‌ها

نخستین یوکاریوت‌ها از تکامل سلول‌های هوازی به وجود آمده اند. تقریبا همه‌ی دانشمندان نظریه‌ی بحث‌انگیز درون همزیستی را پذیرفته‌اند نظریه‌ای که بیان می‌دارد سلول‌های یوکاریوت (سلول‌هایی با هسته‌ی مشخص شامل آغازیان قارچ‌ها جانوران و گیاهان) از سلول‌های هوازی و پروکاریوت پدید آمدند. این سلول‌ها( پیش یوکاریوت‌ها) که اندازه‌ای بزرگتر از پرو کاریوت‌های هوازی داشتند این سلول‌ها را به (پروکاریوت‌ها) را به صورت شکار هضم نشده وارد غشای سلولی خود کردند (روش شکار آمیب‌ها). اما این پروکاریوت‌ها به جای گوارش یافتن داخل سلول باقی ماندند و وظایف اساسی سلول از قبیل تنفس سلولی و فتوسنتز را به عهده گرفتند به‌این ترتیب آغازیان پدید آمدند.

برای اثبات نظریه درون همزیستی می‌توان دلایل زیادی آورد از قبیل اینکه اندازه‌ی میتو کندری سلول‌های جانوری و کلروپلاست سلول‌های گیاهی دقیقا اندازه‌ای مشابه باکتری‌های هتروتروف (مصرف کننده- انگل) و اتو تروف (فتوسنتز کننده - سیانو باکتری) است. همچنین تعداد و اندازه ی ریبوزوم‌های میتو کندری و کلروپلاست دقیقا مشابه اندازه‌ی ریبوزوم‌های باکتری‌هاست (اندامی‌ که پروتئین سازی می‌کند). دلایل دیگر عبارتند از: تقسیم باکتری‌ها با تقسیم دوتایی می‌باشد که روش تقسیم میتو کندری و کلرو پلاست‌ها تقسیم دوتایی و کاملا مستقل از چرخه‌ی تقسیم سلولی یوکاریوت می‌باشد باکتری‌ها DNA حلقوی دارند همچنین میتو کندری‌ها و کلروپلاست‌ها نیز حاوی DNA حلقوی می‌باشند. میتو کندری‌ها و کلروپلاست‌ها ۲ غشا دارند که غشای داخلی چین خوردگی فراوان دارد و بسیار شبیه غشای سلولی باکتری‌هاست و غشای خارجی دقیقا شبیه (از لحاظ بیو شیمیایی و ظاهری) غشای سلولی یوکاریوت‌هاست و به نظر می‌رسد که یوکاریوت این غشا را برای این عضو ساخته باشد.

سلولهای مرکب با اندامهای درونی و تخصص یافته یوکاریت نامیده می‌شوند. سلولهای انسانها از این قبیل می‌باشند. قدمت سلولهای یوکاریوت به ٢.٧ میلیون سال قبل باز می‌گردد. سلولهای ابتدایی بدون ساختار منظم درونی پروکاریوت نامیده می‌شوند. باکتریها مثالی از پروکاریت‌ها می‌باشد.

٢ تا ٣ بلیون سال پیش

حیات چند سلولی: سلول‌هایی که با همدیگر باقی ماندند و وکلونی‌ها را تشکیل دادند مزیتی در رقابت برای بقا داشتند زیرا آنها می‌توانستند سلول‌های متنوعی را توسعه دهند که عملکردشان از تک سلول‌ها بهتر بود.

اولین جانور چند سلولی به وجود آمده اسفنج می‌باشد. اسفنج‌ها جد تمام موجودات مرکب دیگر می‌باشند. اسفنج‌ها شکل به خصوصی ندارند و نمی‌توانند به اطراف حرکت کنند. آن‌ها برای دریافت یک اونس غذا باید یک تن آب را فیلتر کنند.

پیشرفت بعدی ظهور جانورانی به مانند ستاره دریایی بود. ستاره‌های دریایی می‌توانستند به اطراف هرچند ابتدایی حرکت کنند.

بالاخره کرمهای پهن به وجود آمدند. کرمهای پهن اولین شکارچی‌ها هستند. آن‌ها بخش‌هایی حساس سیستم اولیه عصبی دارند. علاوه بر این کرم‌های پهن اولین جانورانی بودند که از دو طرف متقارن بودند. حرکت کرم‌های پهن توسعه یافته‌تر از ستاره‌های دریایی می‌باشد.

کرمهای پهن در مقابل جانوران بعدی به وجود آمده نسبتا اولیه باقی مانده اند. آن‌ها سیستم گردش خون ندارند و دهان و مقعدشان یکی می‌باشد. اما برای ملیونها سال آنها پیشرفته‌ترین موجود زنده بوده‌اند.

٥٢٠ نا ٥٤٠ ملیون سال قبل

انفجار حیات. در مدت زمان نسبتا کوتاهی (١٥ تا ٢٠ ملیون سال قبل) جانوران متعدد و فراوانی به وجود آمدند. این پدیده انفجار کامبرین نام دارد. بعضی از جانوران موجود در انفجار کامبرین به وجود آمده اند. نظرات متنوعی در توضیح این پدیده وجود دارد اما معتبر ترین آنها افزایش گوناگونی ژنتیکی جانوران می‌باشد. این افزایش ظهور جانوران پیشرفته تر را سهل می‌نمود.

٢٥٠ تا ٤٥٠ ملیون سال پیش

به طور تقریبی ١٠٠ ملیون سال بعد از انفجار کامبرین، خشکی هنوز جایی برای زیست جانوران نبود. خشکی محیطی سخت تر از دریا برای زیست بود. مشکلاتی در استفاده و ذخیره آب گرانش زمین استفاده از اکسیژن و توانایی تطابق با گرما در خشکی برای جانوران آبزی وجود داشت. اما رقابت برای مکان و جا در اکوسیستم سرانجام بر این مشکلات غالب گردید.

گسترش حیات به خشکی و تحولات زمین شناختی

همان طوری که در تاریخ حوادث مهم را مبنای شروع یک دوره و یا پایان یک دوره می‌دانند در علم زمین شناسی نیز تحولات عظیم، نظیر پیدایش تغییرات چشمگیر در فسیل‌ها، تغییر در ضخامت و جنس سنگ‌ها وتغییرات آب و هوایی را مبنای شروع و پایان یک دوره می‌دانند.

۴ و نیم میلیارد سال پیش در دورانی که در زمین شناسی به پر کامبرین معروف است و آثار

حیاتی چندان مشخصی ندارد حیات فقط در دریاها و آن هم به صورت جانداران تک سلولی وجود داشت اما به تدریج این جانداران تک سلولی کنار هم جمع شدند و تشکیل کلونی دادند و سپس با همکاری با هم توانستند جانداران چند سلولی را پدید آورند که راهی به سوی جانداران پر سلولی بود. در این دوران همیاری، بین یک گونه قارچ و یک جانور آغازی فتوسنتز کننده، باعث تشکیل جاندار جدیدی به نام گلسنگ شد. گلسنگ اولین جانداری بود که به خشکی آمد.

بعد از رفتن گلسنگ‌ها به خشکی، همزمان یک دوران جدید زمین شناختی به نام پالئوزوئیک که به نام دوران بی مهرگان مشهور است در راه بود این دوران شامل ۳ دوره ی مهم کامبرین و اردوویسن و سیلورین بود.

همزمان با گسترش حیات در خشکی نخستین بی مهرگان پر سلولی به نام تریلوبیت‌ها در دریاها پدید آمدند که جد بندپایان امروزی به شمار می‌روند. این جانوران از نظر شکل و اندازه اقسام بسیار گوناگونی دارند و معمولا به عنوان سنگواره‌ی راهنما به کار می‌روند. تریلوبیت‌ها بیشتر در اب‌های کم عمق ساکن بوده‌اند و بر بستر دریاها زندگی می‌کردند.

شواهد فسیلی نشان می‌دهد که در دوران پالئوزوئیک بی مهرگان فراوانی وجود داشته‌اند در همین زمان و در زمین گیاهان ابتدایی مانند سرخس و خزه فراوان شده بودند به خاطر داشته باشیم که تغییر و تحول آغازیان فتوسنتز کننده گیاهان را به وجود آورد.

۵۰۵ میلیون سال پیش زمین وارد دوره‌ی دیگری می‌شد که اردوویسن نام داشت و همزمان و با آمدن حشرت از دریا به خشکی (نخستین حشره آمده به زمین نوعی عقرب بوده است) و همکاری آنها با گیاهان در هنگام گرده افشانی که منجر به تشکیل گیاهان گلدار شد (۱۲۷ میلیون سال پیش) در دریاها نخستین مهره‌داران که نوعی ماهی دارای صفحات سخت روی بدن خود بودند و به همین خاطر به ماهی‌های زره‌دار معروف شدند در دریاها پدید آمدند مزیت این ماهی‌ها این بود که به جای مکیدن غذا به شیوه‌ی لامپری (نخستین ماهی دریاها و انگل خارجی کوسه ماهی) می‌توانستند غذا را در دهان نگه دارند و ببلعند. ماهی‌ها جزو موفق‌ترین مهره‌داران زنده‌اند و نیمی‌ از گونه‌های شناخته شده‌ی آنها را به خود اختصاص می‌دهند.

بعد از دوره‌ی اردوویسن که منجر به پیدایش نخستین مهره داران شد دوره‌ی دیگری در حال آغاز بود که زمین‌شناسان آن را سیلورین می‌نامند در این دوران دوزیستان اولیه از تحول ماهی‌های مهره‌دار پدید آمدند. اما برای این تغییر لازم بود تا ساختار دستگاه تنفسی آنها و هم چنین سیستم تغذیه و متابولیسم خود را دگرگون کنند این تغییرات حاصل کار ٢ عامل بزرگ تغییر یعنی ژن‌ها و محیط بوده‌اند و در طول چندین هزار سال توانستند جاندار را با شرایط محیط که دائما در حال دگرگونی بود وفق دهند و جاندارانی پدید آیند که می‌توانستند در کنار آب و ساحل زندگی کنند اما همچنان وابسته به آب بودند. این جانداران در طول سال‌ها با کمبود غذا مجبور می‌شدند که از ساحل دور شوند و خود را با خوردنی‌هایی که قبل از آن هرگز به فکر خوردنشان نبودند سیر کنند بدین ترتیب باز هم زمینه برای تغییر این انداران فراهم می‌شد.

شواهد فسیلی نشان می‌دهد نخستین جانداری که از آب دریا پا به خشکی نهاد جانداری بود به نام اکتیوستکا Ectios Teca که منحصرا از ماهی‌ها تکامل یافته بود. البته تکامل از ماهی‌ها برای زیستن در خشکی مستلزم تغییرات اساسی در استخوان‌بندی و ابشش‌ها بود زیرا در آب دریا استخوان‌ها بیشتر برای حفظ تعادل ماهی به کار می‌روند در حالی که در خشکی استخوان علاوه بر حفاظت از اجزای مهم داخلی مانند قلب و مغزو ریه باید منبع کلسیم لازم برای انقباض ماهیچه‌ها و هم چنین محل آماده‌سازی و تولید پروتئین‌های دفاعی را فراهم کند. اما با توجه به اصل انتخاب طبیعی داروین که به بقای اصلح نیز مشهور است در طبیعت فقط موجوداتی می‌توانند به بقا ادامه دهند که از هر نظر با محیط سازگار باشند و افراد ناسازگار معمولا پیش از رسیدن به سن تولید مثل می‌میرند و بنابراین نمی‌توانند ژن‌های خود را به نسل بعد انتقال دهند و در نتیجه ژن‌های آنها در نسل‌های بعدی بسیار کاهش می‌یابد و در نهایت از خزانه‌ی ژنی جمعیت اولیه [مجموع همه‌ی ژن‌های موجود در سلول‌های زایشی (گامت) همه‌ی افراد جمعیت] حذف می‌شوند و بنابراین سیمای گونه میتواند در طی چندین هزار سال به کلی تغییر یابد.

دوره‌ی زمین شناختی سیلورین که ٤٣٨ میلیون سال پیش باعث به وجود آمدن دوزیستان و گسترش حیات در خشکی شده بود جای خود را با تغییرات عظیم آب و هوایی به دوره‌های دونین (٤٠٨ میلیون سال پیش) و سپس کربونیفر که شامل دو دور “می‌ سی سی پین” و “پنسیلوانین” (٣٦٠ و ٣٣٠ میلیون سال پیش) بودT داد. در این دوره‌ها گرم شدن تدریجی زمین بر اثر افزایش تابش خورشید به زمین و گسترش بیش از حد گیاهان گلدار و تکامل بیشتر آنها شرایط مساعدی را در روی زمین برای گسترش حیات پدید آورد.

در دوره ی کربونیفر نخستین خزندگان از تکامل دوزیستان به وجود آمدند. این جانوران کوچک بسیار شبیه دوزیستان بودند و باله‌های حرکتی ضعیفی داشتند که به آنها امکان حرکت بیشتر از دوزیستان را می‌داد خزندگان بر خلاف دوزیستان هیچ نیازی به زیسات در کنار آب نداشتند زیرا پوست غیر قابل نفوذ آنهازیستن در خشکی را برای آنها امکان پذیر کرده بود هم چنین تخم‌های آنها را پوسته‌ی سختی از کلیسم می‌پوشاند و آنها می‌توانستند در خشکی نیز تخم گذاری کنند. این مزیت‌های برتر، امکان افزایش جثه آنها برای تکاپوی بهتر غذا را می‌داد.

در بین دوره‌های زمین شناسی حادثه‌ای بس عظیم‌تر از انفجار‌های آتشفشانی، زلزله‌های عظیم و حتی تغییرات آب و هوایی روی میداد و آن انقراض‌های گروهی بود که باعث می‌شد چندین گونه از جانداران به طور کلی منقرض شوند (به دلیل عدم مطابقت با محیط) و جانداران جدیدی که سازگارتر بودند به وجود آیند. از جمله‌ی این انقراض‌ها، انقراض نسل دایناسور‌ها بود.

پس از دوران زمین‌شناسی پالئوزوئیک که دوران بی مهرگان نامیده می‌شد افزایش فسیل‌های خزندگان عظیم الجثه در رسوبات حفاری شده و هم چنین فسیل‌های گیاهان عالی که بسیار متفاوت تر از اجداد خود بودند دیرین‌شناسان را بر آن داشت که دوران جدیدی را به نام دوران مزوزوییک که به نام دوران خزندگان مشهور است به ثبت برسانند.

این دوران شامل ٣ دوره‌ی تریاس، ژوراسیک و کرتاسه بود که از ٢٤٥ میلیون سال پیش آغاز شد و در ٦٥ میلیون سال پیش با انقراض دایناسورها به پایان رسید.

شرایط زمین‌شناسی که دوران پالئوزوئیک را به پایان برد شامل چین خوردگی‌های عظیم پوسته ی زمین و به وجود آمدن مرداب‌های عظیمی‌بود که باعث دفن گیاهان در این مرداب‌ها و انباشت آنها و در نهایت به وجود آمدن منابع بسیار عظیم ذغال سنگ است که هنوز هم از آنها استفاده می‌کنیم

٤٥٠ ملیون سال گذشته: در این زمان گیاهان به تدریج به سوی خشکی هجوم آوردند. و این به‌این مفهوم است که گیاهان جهت جذب آب، نور خورشید، و استفاده از ریشه‌ها به عنوان تکیه گاه، ریشه‌هایی در خشکی به وجود آوردند.

٣٧٠ ملیون سال گذشته: در این دوره جانوران دیگر به سوی خشکی هجوم آوردند. زمانی که به اندازه کافی گیاه در خشکی وجود داشت جانوران دیگر در جستجوی منبع غذایی به سوی خشکی آمدند. اولین جانورانی که بعد از گیاهان وارد خشکی شدند از گروه حشرات بودند. منجمله می‌توان از عنکبوت و حشرات ابتدایی دیگر نام برد. جانوران بزرگتر در جستجوی حشرات و گیاهان وارد خشکی شدند. در این زمان ماهی‌ها جانوران غالب در دریاها بودند. ماهی‌ها برای حرکت از بال ماهی استفاده می‌کردند . در این دوره بال ماهی و مثانه هوا، منشا ایجاد پا و شش برای ماهی‌ها شدند. دوزیستان و خزندگان در این دوره پیشرفته تر گردیدند. به عنوان نمونه تخم خزندگان به وسیله لایه محافظی پوشیده گردید. این لایه محافظ در مقابل هوا نفوذ پذیر بود و درمقابل آب نفوذ ناپذیر. این تخم‌ها خزندگان را قادر ساخت که بتوانند در خشکی تولید مثل کنند و وابستگی خزندگان را به آب جهت محافظ از تخم‌هایشان از دست بدهند.

٢٥٠ ملیون سال پیش. بزگترین انقراض جانوران تاکنون

زمین از زمان انفجار کامبرین ٥ اقراض حیات را پشت سر نهاده است. بزرگترین انقراض "پرمیان" نامیده می‌شود که ٢٥٠ ملیون سال قبل روی داده است. ٩٥ درصد از موجودات دریایی و ٧٠ درصد از موجودات خشکی در این دوره منقرض گردیدند. دلایل قطعی این انقراض تاکنون کشف نگردیده است. تئوری‌های مختلفی جهت توضیح این پدیده ارائه گردیده است از قبیل:

(١) تصادم کهکشانی از فضا با زمین، که ابری از غبار پدید آورده و جلوی تابش نور خورشید به کره زمین را گرفته است. بر اساس این نظریه زمین به سردی گرائیده است.

(٢)انفجارهای آتشفشانی

(٣)تغیرات شیمیایی در دریاها


٢٥٠ نا ٦٥ ملیون سال پیش

حکمرانی دایناسورها در زمین. دایناسورها بعد از انقراض "پرمیان" توانستند به جانوران حاکم در زمین مبدل گشتند. دایناسورها خود اما در انقراض کی-تی از بین رفتند.

٦٥ ملیون سال پیش. انقراض کی-تی

در حالی که دلیل واضح برای توضیح انقراض دایناسورها وجود ندارد اما شواهد مستحکمی‌وجود دارد که تصادم کهکشانی از فضا به نواحی جزیره یوکاتان در مکزیم امروزی باعث انقراض دایناسورها گردیده است.

٦٥ ملیون تا ٧ ملیون سال پیش

گسترش و پیشرفت پستانداران. پستانداران به مدت ١٥٠ ملیون سال قبل زندگی می‌کردند. اما در طی این مدت پستانداران با محیط اطراف خود تطابق پیدا می‌کردند اکرچه بسیاری از آنها منقرض گردیدند.

٧ میلیون سال قبل. جانورانی شبیه به انسان آغاز به راه رفتن با دو پا نمودند. در مابین ٥ تا ٨ ملیون سال پیش انسانها از شمپانزه‌ها گریل‌ها و بقیه موجودات اولیه منشعب گردیدند. مهمترین پدیده در این زمان دستیابی به قابلیت راه رفتن توسط دو پا می‌باشد. فسیل‌های به دست آمده در کشور آفریقایی چاد ثابت می‌کند که بعضی از پستانداران اولیه حداقل در بخشی از حیات خویش با استفاده از دو پا راه می‌رفتند. حیوانات دیگر شامل شمپانزه‌ها می‌توانستند به مدت کوتاهی از زندگی روزمره خود با دو پا راه بروند. اما توانایی راه رفتن و استفاده از پا به طور دائمی‌مستلزم تغییراتی در استخوان و اسکلت در انسان نما‌ها بود.

٢ میلیون سال پیش. استفاده پستادارهای اولیه از ابزارهای سنگی. دو اتفاق بسیار مهم باعث ظهور انسان‌ها از جهان جانوران گردید:

    ١) ایجاد و استفاده از ابزراهای سنگی.
    ٢) کشف آتش

پستانداران دیگر نیز از سنگ‌ها به عنوان ابزار استفاهد می‌کردند. اما استفاده از سنگ برای فرم دادن به سنگی دیگر، انقلابی بزرگ و سر آغاز تمام تکنولوژی‌ها بود. انسان‌های اولیه از سنگ‌ها برای فرم دادن به سنگهای دیگر و یا برای قطعه قطعه کردن استفاده می‌کردند. انسانهای اولیه استفاده از ابزارهای سنگی را به طور تقریبی دو میلیون سال پیش انجام داده اند.

آتش: زمانی بعد از آغاز استفاده از ابزارهای سنگی آتش کشف گردید. اجداد ما یاد گرفتند که چگونه با استفاده از وسایل طبیعی آتش به وجود بیاورند. استفاده از آتش استفاده از گرما و نور آن بود. انسانهای اولیه از آتش برای پختن غذای خود استفاده می‌کردند. بدین ترتیب مواد بیشتری قابل خوردن گردیدند. در نتیجه کشف آتش و استفاده از ابزارهای سنگی و گسترش زنجیره غذایی برای انسانهای نخستین حجم مغز و وزن آنها افزایش یافت. و این به توسعه انسان اولیه به انسان امروزی بسیار یاری رسانده است.[۱]

 

امیرحسین

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد