پان اسپرمیا (زبان یونانی:πανσπερμία که πᾶς/πᾶν (پاس/پان) به معنای همه و σπέρμα (اسپرما) به معنای بذر هستند) فرضیه ای است که معتقد است زندگی در جایی بوجود نمی آید بلکه همواره در جهان وجود داشته،بذرهای آن در جای جای جهان هستی،پراکنده شده و پیوسته از نقطه ای به نقطه دیگر انتقال می یابد.طرفداران این فرضیه اعتقاد دارند اندامگان (حیات روی زمین) توسط این بزرها از فضا وارد زمین شده است.....
پان اسپرمیا (زبان یونانی:πανσπερμία که πᾶς/πᾶν (پاس/پان) به معنای همه و σπέρμα (اسپرما) به معنای بذر هستند) فرضیه ای است که معتقد است زندگی در جایی بوجود نمی آید بلکه همواره در جهان وجود داشته،بذرهای آن در جای جای جهان هستی،پراکنده شده و پیوسته از نقطه ای به نقطه دیگر انتقال می یابد.طرفداران این فرضیه اعتقاد دارند اندامگان (حیات روی زمین) توسط این بزرها از فضا وارد زمین شده است.
زمانی که فیلسوف یونانی آناکساغورث در قرن پنجم پیش از میلاد اعلام کرد که امکان دارد نطفههای حیات برای نخستین بار از فضا وارد کرهٔ زمین شده باشند،مورد توجه کسی قرار نگرفت.زیرا نظریهٔ استادش ارسطو،مبنی بر زایش خود به خودی جانداران،سایه ای سنگین بر جامعه علمی آن روزگاران افکنده بود.آناکساغورث نخستین کسی است که به موضوع پان اسپرمیا اشاره کرده است.
این باور پس از آناکساغورث بیش از دو هزار سال راکد باقی ماند تا اینکه در سال ۱۷۴۳ میلادی،مایلت آن را در نوشتههای خود دوباره مطرح کرد.وی اعتقاد داشت موجودات زندهٔ کوچک،نخستین بار از فضا بر پهنهٔ اقیانوسهای خالی از حیات زمین وارد شده اند و بعد از طی مسیر تکامل،جانداران امروزی را بوجود آوردند.در تاریخ ۹ آوریل ۱۸۶۴،لوئی پاستور،شیمیدان مشهور فرانسوی،با آزمایشهای تاریخی خود نشان داد نظریه زایش خود به خودی توهمی بیش نیست؛تا بدین ترتیب پان اسپرمیا فرصتی برای نمایش دوباره بدست آورد.
دانشمند بریتانیایی،لرد کلوین (۱۸۷۱) و فیزیکدان آلمانی،هرمان فون هلمهولتز (۱۸۷۹)،در دهه ۱۸۷۰ با استناد به کشفیات پاستور،موجودات ریز مطرح شده توسط مایلت را همان باکتریها اعلام کردند.در دههٔ ۱۹۰۰،شیمیدان سوئدی و برندهٔ جایزه نوبل،سوانت آرنیوس (۱۹۰۳)،نشان داد اسپور باکتریها قادرند در محیط فضا زنده مانده و حیات تازهای را آغاز کنند.زیستشیمیدان روسی،آلکساندر اپارین و ژنتیکدان انگلیسی،هالدن،موضوع زایش خود به خودی را به شکلی متفاوتتر پیش کشیدند.آنان با آزمایشهای خود نشان دادند حیات میتواند از باقیمانده دارای ژنوم موجود مرده دوباره آغاز شود.
در سال ۱۹۷۰،یک اختر شناس بریتانیایی بنام فرد هویل و پروفسور چاندرا ویکراماسینگه از دانشگاه کییف،با رصد ستارگان دوردست و تجزیهٔ طیف نوری آنها به کمک هم به شواهدی از امکان وجود مولکولهای حیاتی در غبار پیش منظومهای بدست آوردند.آنها عنوان کردند که دنبالهدارها و شهابسنگهایی که از این غبارها بوجود میآیند،میتوانند حامل ترکیبات آلی و اسپور (هاگ) باکتریها باشند.این اجرام که از سنگ و یخ تشکیل شدهاند،قادرند این مواد را از فشارهای موجود در فضا حفظ کنند و بصورت سالم به زمین برسانند.همانطور که قبلا بیان شد،گروه تحقیقاتی دکتر هنریش توانست با شبیهسازی غبار پیش منظومهای با تابش امواج ۱۸۰ نانومتری،تولید اسید آمینهی طبیعی را مشاهده کند.
در حال حاضر،پروفسور ویکراماسینگه را میتوان پرچمدار نظریهٔ پاناسپرمیا دانست.وی تحقیقات بسیاری را برای اثبات این نظریه انجام داده است و معتقد است پذیرش پاناسپرمیا نه تنها معادلهٔ منشا حیات را حل خواهد کرد،بلکه مسیر جستوجوهای ما را برای یافتن موجودات زندهٔ فرازمینی تغییر خواهد داد.فرایند تشکیل حیات بر روی زمین بسیار پیشتر از ۳تا۴ میلیارد سال پیش آغاز شده است.چرا که وقتی هنوز زمین متولد نشده بود،بذرهای زندگی سفر طولانی خود را به سمت این سیاره آغاز کرده بودند.وی با بیان اینکه فرایند تکامل داروینی در مورد تک سلولیها کارایی چندانی ندارد،اظهار میداد کار تولید سلولهای زنده و سازماندهی ارگانهای آن در جایی دیگر اتفاق افتاده است.این پاناسپرمیا است که شدیدا اعلام میکند حیات در تمامی نقاط جهان وجود دارد.اینکه در یک سیارهٔ منظومهٔ شمسی،تمدنی هوشمند مانند نوع بشر،تا این حد متعالی میشود،ناشی از صلاحیت زمین برای پذیرش بذرهای زندگی است.شاید سیاراتی دیگر بسیار دورتر از ما،این شایستگی را میلیونها سال پیش از زمین کسب کردهاند.
امیرحسین